سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

شیرینی زندگی من و بابا

مامان سرکارمیرود

1394/9/9 10:18
نویسنده : مامان
399 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم عمرم جونم سلام

ازشما که بخوام تعریف کنم روز به روز ناز تر و ماه تر و البته شیرین زبون تر میشی یعنی برا هرچیزی یه جوابی داری همش هم از اون حرفهایی هست که یا به خود شما میگیم یا تو حرف زدن بین بزرگترها میشنوی

ولی بیشتر عاشق اون وقتی هستم که خودتو لوس میکنی و لفظ قلم صحبت میکنی تا به خواستت برسی

"مامان لطفاااااااا خواهش میکنم"

الان هم یک ماه هست من میرم سر کار از وشما صبحها یا پیش بابایی هستی یا وقتی که بابا صبحکاره مامان جون میاد پیش شما .

یک روز جمعه که خونه بودم داشتم جارو برقی میزدم که شما از خواب بلند شدی میگی "اه مامان په چرا خوانه مگه امروز نمیری سرکار"

دیروز رفتیم برات کلی لباس زمستونه خریدیم اینقدر ذوق داشتی مخصوصا کفشات که همش تو خونه پا کرده بودی وقتی هم دیشب مامان جون و خاله ثمانه اومدن با ذوق رفتی یکی یکی همه رو نشون دادی میگی "ببین چیا خریدم چقدر خوشکلن"

حالاهم یه سری عکس از این مدت برات میذارم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)