سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

شیرینی زندگی من و بابا

عکس های اولین روز برفی

 ١٥ دی ماه اولین برف امسال بارید البته بعد چند سال که اسمان اصفهان برف به خودش ندیده بود خیلی قشنگ بود صبح  که بیدار شدم مونده بودم برم سر کار یا نرم ولی رفتم خیابونها با صفا شده بودند مثل تو فیلم ها شده بود.ظهر که برگشتم بعد از نهار همه باهم رفتیم بیرون که یک کمی بازی کنیک و عکس هم بگیریم ولی ما دنبال هم میدویدیم شما میترسدی و گریه میکردی خیلی با نعجب یک جا ایستاده بودی و  تکون نمیخوردی.ببخشید اینقدر دیر این عکس ها گذشتم .     ...
11 بهمن 1392

یه سلام بلند و طولانی بعد از یک تاخیر طولانی تر

گلم جانم شرمنده ببخشید  این قدر دیر اومدم اخه همه چیز قاطی شده بود ولی قول میدم دیگه تکرار نشه فقط اخرین خبر اینه که من طرحم تمام شد و دیگه سر کار نمیرم ولی خوب شد چون رسیدگی به شما واقعا وقت گیر هست مخصوصا این که شما اصلا خوب غذا نمیخوری و وزنت خیلی کم هست البته نظر دکترت این نیست میگه در کل رشدش عالیه . ولی جان دلم شما دیگه 18 ماهه شدی خانم شدی یک کم حرف گوش کن شدی مبارکت باشه  انشااله که ماهها یی پر از شادی سلامتی موفقیت پیش رو داشته باشی . هر روز که میگذره شما چیزهای جدیدتری یاد   میگیری  و کارهای شیرین تری انجام میدی همه چیز و متوجه میشی و تقریبا وسیله ها را میشناسی ولی  هنوز درست حرف نمیزنی البته هنوزم دیر ...
6 بهمن 1392
1