امروز در گلستان شهدا اصفهان مجمع شيرخوارگان علي اصغر بو از اونجايي كه من و مامان جون خيلي ارزو داشتيم شمارو ببريم اونجا مامان جون برات لباس دوخت و صبح همه به هم رفتيم خيلي ني ني اونجا بود اونجا شما اروم بودي با اينكه گرسنه بودي ولي گريه نميكردي شلوغي وجمعيت رو دوست داري همشين ور و اون ور رو نگاه ميكردي. ...
گلم برای اولین بار بعد از تولدت باهم رفتیم خرید واین شلوارو کلاه رو واست خریدم شب که بابایی اومد تنت کردم کلی ذوق کردیم اخه تا حالا تیپ اسپرت نزده بودی!! ...