سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

شیرینی زندگی من و بابا

واكسن 4 ماهگي

اين بار خودم تنها بردمت واكسن زدي اخه بابايي سر كار بود ؛ شما هم خوب بودي اصلا نا ارومي نكردي خدارو شكر اذيت نشدي انگار ميدونستي كسي پيشم نيست مامان رو نگران نكردي.بعداز واكسن:       ...
20 تير 1392

محرم 91

امروز در گلستان شهدا اصفهان مجمع شيرخوارگان علي اصغر بو از اونجايي كه من و مامان جون خيلي ارزو داشتيم شمارو ببريم اونجا مامان جون برات لباس دوخت و صبح همه به هم رفتيم خيلي ني ني اونجا بود اونجا شما اروم بودي با اينكه گرسنه بودي ولي گريه نميكردي شلوغي وجمعيت رو دوست داري همشين ور و اون ور رو نگاه ميكردي.     ...
20 تير 1392

خرید اولین لباس

گلم برای اولین بار بعد از تولدت باهم رفتیم خرید واین شلوارو کلاه رو واست خریدم شب که بابایی اومد تنت کردم کلی ذوق کردیم اخه تا حالا تیپ اسپرت نزده بودی!!     ...
19 تير 1392
1