به جا مانده از ما ه پیش
با مقداری از پولهای عیدی شما رفتیم این دوچرخه و اسب بادی رو خریدیم.
یک شب هم وقتی وضو گرفته بودم دیدم شم زودتر ازمن شروع کردی به قول خودت امازبخونی .
جدیدا هم یاد گرفتی بری جا کفشی کفشهای منو بپوشی و تق تق راه بری.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی