سهاسها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

شیرینی زندگی من و بابا

واكسن 4 ماهگي

اين بار خودم تنها بردمت واكسن زدي اخه بابايي سر كار بود ؛ شما هم خوب بودي اصلا نا ارومي نكردي خدارو شكر اذيت نشدي انگار ميدونستي كسي پيشم نيست مامان رو نگران نكردي.بعداز واكسن:       ...
20 تير 1392

محرم 91

امروز در گلستان شهدا اصفهان مجمع شيرخوارگان علي اصغر بو از اونجايي كه من و مامان جون خيلي ارزو داشتيم شمارو ببريم اونجا مامان جون برات لباس دوخت و صبح همه به هم رفتيم خيلي ني ني اونجا بود اونجا شما اروم بودي با اينكه گرسنه بودي ولي گريه نميكردي شلوغي وجمعيت رو دوست داري همشين ور و اون ور رو نگاه ميكردي.     ...
20 تير 1392

يادگاري از دوران عقد خودم

اون موقع من اين عروسك و خيلي دوست داشتم يك روز كه با بابايي رفته بوديم بيرون اونو برام خريد هنوز هم تميز نگهش داشتم  و اولين عروسكي بود كه برا سیسمونی تو اتاقت گذاشتم هنوز هم بين همه عروسكات من اين  رو بيشتر دوست دارم منم از شما دو تا عكسهاي خوبي گرفتم.   ...
20 تير 1392

عقب عقب میری

نازنينم باد گرفتي عقب عقب ميري و از جاهاي عجيب غريب سردر مياري وقتي هم گير میكني يعني ديگه جا نداري كه بري گريه ميكني تا بيايم و نجاتت بديم.   ...
20 تير 1392

ديگه حسابی بزرگ شدی

گلم قربونت بشم كه همه كارات به موقع است  و من هر روز از سلامت تو مطمئن ميشم فداي اون زرنگي هات بشم که داري ياد ميگيري تنهايي بشيني و همه چيز وخوب تو دستات ميگري باهاش بازي ميكني اول از كنترل tv شروع كردي كم كم بايد همه چيز ها رو جمع كنم براي در امان بودن از دست خانمي. عكسها در ادامه مطلب:   ...
20 تير 1392

عيد92

امسال اولين سال نويي بود كه شما پش ما بودي و ما امسال 3 نفره پاي سفره  هفت سين بوديم مامان به يمن وجود شما يك سفره هفت سين زيبا كه حاصل هنر وخلاقيت خودش بود آماده كرد ولي حسابي سرمون شلوغ بودتا نيم ساعت قبل از سال تحويل بابا بيرون بود اخه امسال هم پاداش بابارو دير دادن هم من سر كار بودم شما هم كه  نميذاری كسي به كارش برسه با همه چيز كار داري چه خونه تكونيی داشتيم ما امسال خلاصه هرچه بود به خير وخوشي تموم شد انشائ اله امسال سال خوبي هم براي ما وهم براي همه مردم به خصوص ني ني ها باشه.عيدت مبارك ملوسكم نازنينم ...
20 تير 1392

بالاخره گوشات رو سوراخ كرديم

واي اخر بابات راضي شد بريم دكتر گوشت رو سوراخ كنيم الهي بميرم خيلي گریه كردي ولي در عوض معلوم شد كه خانم گلي  هستی اخه جيگرم مو كه نداري يعني كم پشت و بورن گوشواره هم كه نداشته باشي همه ميپرسن دختري يا پسر ولي خداروشكر بعد كه اروم شدي كاري با گوشت نداشتي كه همش بخواي بكشيش بعد از يك هفته گوشواره اي كه عمه ات برا تولدت اورده گوشت  ميكنم. ...
20 تير 1392

سيزده بدر 92

امسال با خادنواده من رفتيم بيرون چون بابا ميخواست ظهرش بره سركار و بايد يك جا نزديك ميرفتيم اولش افتاب بود همش شما تو چادر بودي ولي بعد از ظهر هوا خوب شد حتي بارون هم گرفت خيلي خوش گذشت الهي من فدات بشم كه اينقدر بيرون رفتن وگردش وبازي دوست داري شب قبلش هم حسابي خودتو لوس ميكردي .نفس مامان جونمي تو......     ...
20 تير 1392

متوني وارونه شي

گلم تازه ياد گرفتي رو شكم بر ميگردي ولي يك كمي كه بازي كردي خسته ميشي ميخواي برگردي نميتوني بعد جيغ ميزني و گريه ميكني الهي فدات بشم اون موقع خيلي گناه داري.   ...
19 تير 1392